اقامه دعوای قلع و قمع بدون درخواست خلع ید

اقامه-دعوای-قلع-و-قمع-بدون-درخواست-خلع-ید

طرح دعوای قلع وقمع بنا به طرفیت متصرف عرصه و اعیان، بدون آنکه قبلاً حکم بر خلع ید خوانده صادرشده باشد یا همزمان با دعوای قلع وقمع، خلع ید نیز موضوع خواسته قرارگرفته باشد، صحیح نیست و بدون انتزاع ید متصرف، امکان قلع وقمع بنای احداثی فراهم نیست


شماره دادنامه قطعی : 9309970221200589
تاریخ دادنامه قطعی : 1393/05/13

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی آقای ح.م. فرزند ح. با وکالت آقای م.گ. به طرفیت آقای م.ح.  و غیره به خواسته صدور حکم به قلع وقمع بنای احداثی در قسمتی از پلاک ثبتی شماره 5791/70 متعلق حق موکل واقع در ونک بخش 11 تهران و مطالبه کلیه خسارات دادرسی اعم از هزینه دادرسی، هزینه کارشناسی، حق الوکاله وکیل مقوم به مبلغ 000/000/51 ریال. مختصر ادعای وکیل خواهان بر این مبناست: به موجب سند مالکیت شماره 84396، خواهان ملک یک قطعه زمین به مساحت 250 متر و 30 دسی مترمربع، قطعه اول تفکیکی از 193 به شماره 5791 فرعی از 70 اصلی مفروز و مجزا شده از پلاک یک فرعی از اصلی مزبور واقع در ونک، شمیران بخش 11 تهران می باشد و خواندگان به هنگام ساخت بنا در قسمتی از عرصه مورد مالکیت خواهان تصرفات غیرقانونی نمودند (که مالکین قطعه زمین مجاور ملک خواهان به شماره ثبتی 5792/70 می باشند) و با توجه به معرفی مالکین واقعی پنج دستگاه آپارتمان احداثی در پلاک 5792/70 توسط خوانده ردیف 1، بدواً تقاضای جلب نظر کارشناس ثبتی و متعاقب آن در صورت احراز صحت ادعای خواهان، صدور حکم مبنی بر قلع وقمع بنای احداثی در پلاک ثبتی مورد مالکیت موکل و محکومیت خواندگان به پرداخت خسارت موضوع خواسته مورد استدعاست. آقای د.ح. وکیل خواندگان در دفاع مرقوم داشته که به اختصار چنین است. ایراد شکلی به دعوی بر این اساس که رسیدگی و پذیرش دعوی قلع وقمع بنا بدواً مستلزم طرح دعوی خلع ید و صدور حکم خلع ید و سپس قلع وقمع بنا در فرض پذیرش دعوی خواهان می باشد و قابلیت استماع ندارد. در بحث دفاع ماهوی، ازجمله مستندات پیوست دادخواست خواهان، جوابیه استعلام ثبتی شماره 288002143292142 مورخ 19/7/1389 ریاست ثبت اسناد شمیران خطاب به دادگاه محترم شعبه 43 عمومی حقوقی تهران در پرونده کلاسه 88/34/800187 در خصوص پلاک ثبتی 5791/70 متعلق خواهان می باشد که به وضوح چنین اشعار می دارد ((سند مالکیت شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت 30/250 مترمربع قطعه اول تفکیکی به پلاک ثبتی 5791/فرعی از 70 اصلی مفروز از پلاک 193 فرعی از اصلی مذکور واقع در ونک بنام آقای الف.ق. در مورخ 5/2/1349 صادر و تسلیم شده است سپس مقدار 21 مترمربع از 72 مترمربع پلاک 5791 ذیل صفحه 358 دفتر 2/1224 بنام ر.ج. ثبت در دفتر مذکور به پلاک 29307/70 منضم گردیده است. در نتیجه وفق سوابق ثبتی و محتویات دفتر املاک و پاسخ صریح اداره ثبت محرز و مسلم است که مقدار 21 مترمربع از ملک ادعایی خواهان از مساحت پلاک 5791/70 بخش 11 منتزع و به پلاک 29307/70 منضم گردیده است. لذا با محرز بودن کسر قانونی 21 مترمربع از پلاک خواهان، مشارالیه نمی تواند مدعی مالکیت خود به متراژ اولیه پلاک به میزان 30/250 مترمربع باشد زیرا برابر مقررات قانونی و نص صریح قانون ثبت، مفاد دفتر املاک و سوابق ثبتی جهت امر انتقال کافی است و صرف عدم امضاء مسئول دفتر املاک اساساً هیچ خللی به انتقال رسمی به عمل آمده وارد نمی سازد چراکه طبق مقررات ثبت، با ارسال خلاصه معامله توسط دفترخانه تنظیم کننده سند و ثبت آن در دفتر املاک، امر انتقال محرز و محقق تلقی می گردد، در نتیجه متراژ پلاک متعلق خواهان به شماره 5791/70 با کسر 21 منتزع شده موصوف 30/229 مترمربع می باشد که عنداللزوم استعلام از اداره ثبت اسناد مربوطه موجب کشف حقیقت توسط دادگاه محترم خواهد بود در نتیجه جوابیه استعلام ثبتی ابرازی خواهان به وضوح کاشف از این حقیقت بدیهی می نماید که قسمت اخیر نظر به تکمیلی مورخ 2/2/88 کارشناسان منتخب بدون توجه به سوابق ثبتی می باشد همان مقدار که مالک پلاک 5791/70 از پلاک مجاور تصرف نموده، معادل همان در اثر تصرف مالکین پلاک ثبتی 5792/70 ازدست داده است مقرون به واقع و منطبق با سوابق ثبتی نبوده بر همین اساس دادخواست تقابل و مجلوب ثالث به خواسته ابطال 21 مترمربع سند رسمی انتقال و مالکیت خواهان به طور جداگانه و مستقل توسط موکلین تقدیم خواهد شد. بنابراین هیچ گونه تعرض توسط موکلین (مالکین پلاک ثبتی 5792/70 بخش 11 تهران) در ملک ادعایی خواهان صورت نگرفته و دعوی فاقد وجاهت قانونی و قابل رد است. دادگاه نظر به ملاحظه دادخواست تقدیمی خواهان و مستندات ابرازی و با عنایت به احراز مالکیت خواهان حسب تصویر مصدق سند مالکیت و پاسخ استعلام ثبتی معمول از اداره ثبت اسناد و املاک محل مضبوط در پرونده و نیز دادنامه های شماره 880276 مورخ 6/5/88 و اصلاحی شماره 890023 مورخ 18/1/89 و تجدیدنظر شماره 890715 مورخ 10/11/89 که حکایت از لغزش قطعات مربوطه به مجاورین غرب و شرق می باشد و 21 مترمربع انتزاع شده ملک آقای ر.ج. در شمال معبر که دفاعیات وکیل خواندگان بدان اشاره شده ارتباطی به قطعات جنوبی معبر (ملک خواهان و خواندگان) ندارد چراکه حسب نظریه کارشناس پرونده های استنادی مطروحه شعبه 43 و 89 این دادگاه به شرح گزارش مضبوط در پرونده – با توجه به وجود معبر بین قطعات شمالی و جنوبی معبر تداخل موضوعیت ندارد و به دلیل اشتباه در پیاده کردن قطعات، افزایش از غرب به شرق در ابعاد قطعات 192 و 193 و 194 به وجود آمده که افزایش مربوطه به مجاورین شرق، غرب ملک آقای م. می باشد و فی الواقع به همان میزان که از قطعه 192 از ناحیه خواهان تصرف شده از ناحیه خواندگان – مالکان قطعه 194 – در ملک خواهان آقای م. تصرف و احداث بنا شده است و دفاعی که موجبات بطلان و بی اعتباری دعوی مطروحه را فراهم آورد به عمل نیامده است لذا عمل خواندگان در خصوص موضوع خواسته محرز و مسلم تشخیص و مستنداً به مواد 308 و 311 از قانون مدنی حکم بر الزام خواندگان به قلع وقمع بنا و مستحدثاث قسمتی دو پلاک ثبتی 5791/70 متعلق به خواهان و مستنداً به مواد 515 و 519 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 از باب تسبیت به پرداخت خسارت دادرسی در حق خواهان صادر و اعلام می دارد و در خصوص دعوی مجلوب ثالث آقای م.ح. – خانم ل.ع. فرزند م. – م.ه. فرزند ح. – ف.ع. فرزند ح. و ن.و. فرزند م. – م. و. فرزند م. – الف.ر. فرزند الف. و آقایان الف.ط. فرزند الف. و م. و. فرزند م. به طرفیت اداره ثبت اسناد و املاک شمیران به خواسته مجلوب ثالث در پرونده به کلاسه 890780 اصلی و دعوی تقابل جریانی در شعبه محترم 43 دادگاه عمومی حقوقی تهران و الزام خوانده مجلوب ثالث به ابطال سند انتقال و مالکیت صادره به مساحت 21 مترمربع از پلاک ثبتی 5791/70 بخش 11 تهران و نیز دعوی خواهان موصوف به طرفیت آقای ح.م. به خواسته دعوی تقابل در پرونده کلاسه بایگانی 890870 به خواسته صدور حکم به رد و بطلان دعوای اصلی و ابطال اسناد و مالکیت صادره به مساحت 21 مترمربع بنام خوانده تقابل در پلاک ثبتی 5791/70 بخش 11 تهران، دادگاه نظر به مراتب معنونه در دعوای اصلی به شرح پیش گفته و صرف نظر از کیفیت طرح دعاوی و مجلوب ثالث و دعوی تقابل و نحوه تصرفات، دعاوی مطروحه را مقرون به صحت ندانسته و مستنداً به ماده 197 از قانون اخیرالذکر حکم به بطلان دعوی صادر و اعلام می دارد. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 89 دادگاه عمومی حقوقی تهران - فلاحتی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقایان و خانم ها 1- م.و. 2- ف.ع. 3- م.و. 4- ن.و. 5- م.ح. 6- الف.ر. 7- الف.ط. به طرفیت آقای ح. م. با وکالت آقای م.گ. نسبت به دادنامه شماره 01142-13/12/92 شعبه 89 دادگاه عمومی به حقوقی تهران می باشد. بر اساس دادنامه موصوف در قسمت مورد اعتراض، تجدیدنظر خواهان ها به قلع وقمع بنا و مستحدثات قسمتی از پلاک ثبتی 5791/70 متعلق به تجدیدنظر خوانده به میزان 75/29 مترمربع در حق نامبرده محکوم شده اند اینک با بررسی محتویات و مستندات پرونده به عقیده این دادگاه، دادنامه معترض عنه مخدوش بوده و قابل تأیید نمی باشد زیرا در صورت غاصبانه بودن تصرفات مدعی علیه در عرصه طریقه صحیح و قانونی احقاق حق، اقامه دعوی خلع ید است و چنانچه در زمین مغصوبه اعیانی نیز احداث شده باشد مدعی علاوه بر خلع ید باید دعوی قلع وقمع بنای احداثی را نیز بخواهد در غیر این صورت از متصرف خلع ید خواهد شد لیکن اعیانی تحویل محکوم له داده نمی شود و قلع وقمع بنای احداثی مستلزم طرح دعوی جداگانه است لیکن طرح دعوی قلع وقمع بنای احداثی علیه متصرف عرصه و اعیان بدون اینکه قبلاً حکم خلع ید صادرشده باشد یا بدون اقامه دعوی همزمان خلع ید و قلع وقمع بنای احداثی صحیح و قانونی نیست زیرا بدون انتزاع ید متصرف امکان قلع وقمع بنای احداثی متصور نمی باشد. بنا به مراتب مذکور صرف نظر از صحت یا سقم ادعا در ماهیت، دعوی به کیفیت مطروحه قابل پذیرش نبوده است ازاین رو به تجویز ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی، دادنامه تجدیدنظر خواسته که در مخالفت با موازین قانونی صادرشده نقض می گردد آنگاه با توجه به استدلال یادشده و به استناد ماده 2 قانون مرقوم، قرار عدم استماع دعوی بدوی را صادر و اعلام می نماید. این رأی قطعی است.
رییس شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
 دوبحری ـ قیصری

محسن رفعتی - وکیل متخصص دعاوی ملکی

منبع : سامانه ملی آرای قضایی

مطالب مرتبط

دعوای خلع ید و قلع و قمع بنا ( مستحدثات ) - وکیل خلع ید و قلع و قمع

جرم نبودن تخریب مستحدثات غاصبانه

دستورالعمل اجرایی شورای حفظ حقوق بیت المال در امور اراضی و منابع طبیعی

قانون مجازات استفاده کنندگان غیر مجاز از آب،برق،تلفن،فاضلاب و گاز

لایحه قانونی رفع تجاوز از تاسیسات آب و برق کشور

آیا ترمیم و نوسازی بنای واقع شده در اراضی زراعی و باغ ها تغییر کاربری محسوب می شود؟