بررسی حقوقی دعوای خیانت در امانت

بررسی-حقوقی-دعوای-خیانت-در-امانت

جرم خیانت در امانت مانند جرایمی همچون قتل، سرقت، کلاهبرداری و از گذشته‌های دور در جوامع بشر به چشم می‌خورد


جرم خیانت در امانت مانند جرایمی همچون قتل، سرقت، کلاهبرداری و ... از گذشته‌های دور در جوامع بشر به چشم می‌خورد.

احادیث و روایات زیادی از بزرگان دین و عقلای جامعه وجود دارد که انسان‌ها را به رعایت امانت‌داری سفارش کرده و امر به رد امانت (بازگرداندن آن بدون کم و کاست) می‌کند. خداوند در آیه 58 سوره نساء مردم را به رساندن امانت‌ها به صاحبان آنها امر فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمیعاً بَصیراً. خدا به شما فرمان مى‌دهد که امانت‌ها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داورى مى‌کنید، به عدالت داورى کنید. آنچه خدا شما را به آن پند مى‌دهد نیکوست. به راستى که خدا شنوا و بیناست.»

  خیانت در امانت در قانون مجازات اسلامی

ماده 674 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 مقرر داشته است «هرگاه اموال منقول یا غیرمنقول یا نوشته‌هایی از قبل سفته، چک، قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بی‌اجرت به کسی داده شد و بنابر این بوده است که اشیای مذکور مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیاء نزد او بوده، آنها را به ضرر مالکان یا متصرفان آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود کند، به حبس از 6 ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد.»

   منقول یا غیرمنقول

اشیایی که انتقال آنها از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود اشیا یا محل استقرار آنها خرابی وارد شود، منقول هستند مانند. اتومبیل، کتاب و ... و مالی که از محلی به محل دیگر قابل نقل و انتقال نباشد، غیرمنقول است؛ خواه استقرار آن ذاتی باشد (مانند زمین یا کوه) یا به دلیل عمل انسان، با انتقال آن، در خود مال یا محل آن خرابی یا نقش ایجاد شود. (مثل خانه)

   سفته، چک و قبوض

چک و سفته اسنادی تجاری‌ هستند که در داد و ستند به کار می‌روند؛ همچنین است برات. قبوض جمع کلمه قبض است مانند رسید‌های تحویل کالا، جنس، پول و غیره.

   اجاره، امانت و رهن

اجاره، امانت و رهن عقودی‌ هستند که مردم روابط معاملاتی خود را در قالب آنها تنظیم و انشا می‌کنند. برای مثال، اشخاص جهت استفاده از منافع یک مغازه تجاری یا مکان مسکونی مبادرت به انشای عقد اجاره می‌کنند. یکی از اشتباهاتی که ممکن است در بحث جرم خیانت در امانت به وجود آید، این است که عده‌ای گمان کنند برای تحقیق این جرم حتماً باید عقد یا قراردادی وجود داشته باشد؛ یعنی برای محکوم کردن کسی به ارتکاب جرم خیانت در امانت، شاکی باید اثبات کند که با متهم عقد امانت یا اجاره یا ... منعقد کرده است.
برای رفع این اشتباه، قانونگذار از عبارت «یا هر کار با اجرت یا بی‌اجرت» استفاده کرده است. برای مثال اگر شخصی برای کمک به دوستش در اسباب‌کشی منزل عنوان کند که بدون هیچ دستمزدی مال او را با وانت خود جابه‌جا خواهد کرد ولی به جای تحویل اجناس، آنها را به فروش برساند، مرتکب جرم خیانت در امانت شده است، بدون آن که بین آن دو قرارداد یا عقدی وجود داشته باشد.

  استعمال کردن

استعمال به معنای مصرف کردن یا استفاده کردن از مال مورد امانت است. برای مثال شخصی اتومبیل خود را به دوستش امانت می‌دهد تا در پارکینگ منزل خودش از آن نگهداری کند ولی دوست وی از آن اتومبیل برای مسافرکشی استفاده می‌کند.

  تصاحب

تصاحب یعنی شخص امین به جای انجام وظیفه اصلی‌اش، رفتاری با مال مورد امانت کند که مال دیگری را از آن خود بداند و با آن طوری رفتار کند که دیگران گمان کنند او مالک مال است.

برای مثال شخصی فرش دست‌باف خود را به امانت به دوستش می‌دهد ولی دوست وی آن را به فروش می‌رساند.

  اتلاف

اتلاف به معنای تلف کردن یا نابود کردن مال مورد امانت و یکی دیگر از گونه‌های خیانت در امانت است.  از بین بردن مال مورد امانت به شکل‌های گوناگون متصور است مانند اینکه امین مال مورد امانت را که یک چک است، پاره می‌کند یا آتش می‌زند.

   مفقود کردن

ممکن است امین بدون آن‌ که مال مورد امانت را تصاحب یا استفاده یا تلف کند، اقدامی انجام دهد که مالک قادر به دستیابی به مالش نباشد. برای مثال امین انگشتر وجود دارد، ولی دسترسی به آن برای مالک امکان‌پذیر نباشد.

البته باید توجه داشت که در این حالت برای اینکه خیانت در امانت صورت گرفته باشد، ‌باید امین مال را عمداً مفقود کند.

 در صورتی که اگر بر اثر بی‌احتیاطی انگشتر از دستش رها شده باشد و داخل چاه بیفتد، نمی‌توان او را به جرم خیانت در امانت تحت تعقیب قرار داد.

   شرایط سپردن مال امانی

به گزارش معاونت فرهنگی قوه‌قضاییه، برای تحقق جرم خیانت در امانت، مال امانی باید توسط مالک یا متصرف قانونی به امین سپرده شود.

بنابراین اگر شخصی مالی را پیدا کند و در آن تصرفاتی علیه مالک انجام دهد، جرم خیانت در امانت محقق نمی‌شود زیرا آن مال به شخص یابنده سپرده نشده است.

حتی اگر مالی به امین سپرده شود ولی او فوت کند و ورثه‌‌اش در آن مال امانی تصرفاتی به نفع خود کنند، مرتکب جرم خیانت در امانت نشده‌اند زیرا مال به آنها سپرده نشده است.

ولی عکس قضیه صادق نیست یعنی اگر امانت‌گذار پس از سپردن مال به امین فوت کند و امین مال را به ضرر ورثه امانت‌گذار تصرف و تصاحب کند، جرم خیانت در امانت محقق می‌شود زیرا عنصر سپردن وجود دارد.

همچنین سپردن مال باید از راه‌های قانونی صورت گرفته باشد. بنابراین اگر سارق مال مسروقه را نزد دیگری به امانت بگذارد و امین به جای بازگرداندن مال، آن را به ضرر سارق به صاحب اصلی کالا یا دولت بدهد یا اصلاً از آن به نفع خود استفاده کند، مرتکب جرم خیانت در امانت نشده است.

پرسشی که در اینجا پیش می‌آید، آن است که اگر دو نفر به طور شراکتی مالک مال مشاعی باشند و یکی از آنها که مال به امانت به او سپرده شده است، آن را به نفع خود تصاحب کند، آیا قابل تعقیب است؟ پاسخ این است:

فرض کنید عده‌ای یک قطعه زمین را مشاعاً شریک هستند و تمام شرکا مال را به امانت به یک نفر از میان خودشان می‌سپارند ولی او آن مال را به نفع خود تصاحب کرده و می‌فروشد یا به اجاره واگذار می‌کند. در اینجا دو نظر وجود دارد:

1- عده‌ای از علمای حقوق اعتقاد دارند که در اینجا جرمی محقق نمی‌شود زیرا هر جزء از مال مشاع متعلق به تمام شرکاء از جمله همین شریک است

2- عده‌ای هم اعتقاد دارند این شخص مالک تمام مال نبوده و اقدامات او فقط به اندازه سهمش صحیح است و اقدام او نسبت به سایرین عملی مجرمانه محسوب می‌شود.

به نظر می‌رسد که نظر دوم با منطق و عدالت سازگارتر باشد. ولی در عین حال بین قضات نیز چنین اختلاف نظرهایی وجود دارد. به همین جهت است که در عمل با برخوردهایی دوگانه با موضوع مواجه هستیم.

مساله دیگر آن است که گاهی اوقات امین خود را در تصرف مال امانی ذی‌حق دانسته و به خود اجازه دخل و تصرف در آن می‌دهد.

فرض کنید شخص (الف) مبلغ دو میلیون ریال نزد شخص (ج) به امانت می‌گذارد تا پس از دو هفته به وی بازگرداند ولی او در پایان مهلت از بازگرداندن وجه به (الف) خودداری می‌کند با این استدلال که (الف) به او مبلغ سه میلیون ریال بدهکار است. به عبارت دیگر او مدعی «داشتن حق بر گردن (الف)» می‌شود. آیا در این صورت شخص (ج) بازهم قابل تعقیب است؟

نظر غالب آن است که (ج) فاقد سوءنیت بوده و در واقع با این عمل قصد احقاق حق دارد و به اصلاح (تقاص) می‌کند.

پرسش دیگری که مطرح می‌شود، این است که برای تعقیب مرتکب جرم خیانت در امانت باید به کدام دادسرا یا دادگاه رجوع کرد؟

در پاسخ باید گفت که فرض کنید شخص (الف) یک قطعه فرش را در تهران به شخص (ج) به امانت می‌سپارد تا چند روز بعد به او برگرداند. شخص (ج) نیز آن را در شیراز می‌فروشد. آنچه مسلم است (ج) در شیراز مرتکب جرم شده زیرا مال مورد امانت در این شهر فروخته شده و جرم زمانی محقق شده که مال مورد امانت به فروش گذاشته شده است؛ بنابراین در این مورد باید به دادگاهی در شهر شیراز که جرم در حوزه آن واقع شده است، مراجعه کرد.

  مطالبه جهیزیه

معمولاً بعد از تحقق اختلاف بین زن و شوهر، زوجه برای مطالبه جهیزیه، علیه شوهر شکایت خیانت در امانت طرح می‌کند. در خصوص اینکه آیا شوهر تحت این عنوان قابل تعقیب است یا خیر، باید عنوان کرد که جهیزیه در ایام ازدواج معمولاً در اختیار زوجه است و مورد استفاده زن و شوهر قرار می‌گیرد. بنابراین به هیچ وجه نمی‌توان شوهر را امانت‌دار جهیزیه دانست. در این مورد زن برای مطالبه جهیزیه باید دادخواست مطالبه را به دادگاه حقوقی تقدیم کند تا به حق خود برسد.

منبع : روزنامه حمایت