صدور حکم بر تایید و تنفیذ و اعلام فسخ بیع به جهت غبن

صدور-حکم-بر-تایید-و-تنفیذ-و-اعلام-فسخ-بیع-به-جهت-غبن

اولین رکن در ارکان دعوی قراردادی که طرفین در صدد پایان بخشیدن به اعتبار حقوقی آن به واسطه فسخ و می باشند، عبارت است از احراز وقوع و انعقاد قراردادی معتبر فی مابین طرفین آن، که بنا به مراتب وصف شده از منظر این دادگاه انعقاد قراردادی معتبر از حیث ایجاد و استقرار محرز نمی باشد


در خصوص دعوی خواهان آقای بیژنگ .. فرزند غلامعلی با وکالت آقای میثم .. به طرفیت خوانده آقای ابوالقاسم .. فرزند اجبار با وکالت خانم نرجس .. به خواسته تقاضای صدور حکم بر تایید و تنفیذ و اعلام فسخ بیع مورخ 99/04/06 (از جهت خیار غبن) مقوم به 21/000/000 ریال به شرح دادخواست تقدیمی که طی آن وکیل خواهان عنوان داشته است: (... حسب اظهار موکل، ایشان دارای یک دستگاه منزل ویلایی به انضمام حدود تقریبی 1000 متر زمین می باشد که ارث پدری به وی رسیده است... خوانده موکل را متقاعد می کنند خانه محوطه موروثی خود به انضمام هزار متر مربع زمین را به عقد بیع به وی یعنی خوانده محترم منتقل نماید. در روز معامله ثمن را بیست میلیون تومان قید کرده که موکل پس از حضو در منزل متوجه قیمت واقعی زمین می شود ... و در زمان معامه قیمت واقعی مبیع حدود 500 میلیون تومان بوده ولی خوانده با فریب و تدلیس زمین را با قیمت 20 میلیون تومان خریداری می نماید و مراتب فسخ قرارداد به واسطه مغبون شدن شدن ظرف 24 ساعت به کاتب قرارداد اعلام و سپس اظهار نامه به خوانده نیز فرستاده شد ... که بنا به مراتب و تفاوت فاحش مبلغ مورد معامله و واقعی زمین خواستار صدور حکم به تایید و تنفیذ و اعلام به واسطه مغبون واقع شدن و خیار غبن می باشیم.) دادگاه با احراز صلاحیت و تعیین وقت رسیدگی به استماع اظهارات طرفین مبادرت نموده و وکیل خواهان با حضور در جلسه دادرسی و باز توضیح اظهارات به کیفیت شرح دادخواست و اعلام اینکه معاملع مورخ 1399/04/06 بدون اطلاع موکل از قیمت واقعی صورت پذیرفته و خوانده برادرزاده موکل بوده و مورد معامله 1000 متر زمین با حدود مشخص بوده، خواستار صدور حکم بر تایید فسخ معامله به واسطه خیار غبن (غبن افحش) شد و خواهان نیز با حضور در جلسه و اظهار این نکته که ، زمین موضوع معامله 1000 متر مربع بوده که با برادرم ( پدر خوانده دعوی ) به شکل مشاع شریک می باشم و زمین تقسیم عملی نشده، مدعی عدم اطلاع از قیمت واقعی معامله شد و و کیل خوانده دعوی نیز با حضور در جلسه دادرسی و اعلام اینکه مساحت هزار متر مربع در قرارداد ذکر نشده و مندرجات سند عادی انعقادی بین خواهان و خوانده در خصوص کلیه مطالبات و حق الارث اعلام شده دو برادر (خواهان و پدرخوانده دعوی) بوده، که موکل در مقام سازش بین دو برادر عمل نموده است و جهت جلوگیری از دعاوی احتمالی مبلغ بیست میلیون تومان به خواهان پرداخت نمود تا ایشان در خصوص مایملک پدر موکل هیچ گونه ادعایی نداشته باشد و معامله واقع شده مبتنی بر صلح بوده و بیعی رخ نداده است خواستار رد دعوی خواهان شد و خوانده دعوی نیز با حضور در جلسه دادرسی و با اظهار اینکه؛ زمین مورد نظر متعلق به پدرم بوده و برای رفع اختلاف از عموی خودم (خواهان) این ملک را خریداری نمودم و بحث مطالبات مطرح نبوده و صرفا جهت جلوگیری از بحث و درگیری خانوادگی این معامله را منعقد نمودم و پدرم با خواهان در این هزار متر شریک بوده اند، خواستار اتخاذ تصمیم شایسته از محضر دادگاه شد.

با توجه به اوراق و مندرجات پرونده و خاصه مداقه در قرارداد مورخ 1399/04/06 منعقده و استنادی طرفین و و لحاظ اظهارات آنان در جلسه دادرسی باید عنوان داشت؛ حسب مندرجات قرارداد، مورد معامله زمینی با مالکیت خواهان و شخص ثالث ( آقای اجبار جمالی ) بوده که نامبردگان مالک مشاع آن بوده اند و چنانچه قرارداد را عقد بیع تلقی نماییم با قراردادی مواجه بوده که اراده تمام مالکین جهت انعقاد آن تجلی نیافته و نسبت به تمام هزار متر مربع مال مشاع معامله صورت پذیرفته که انعقاد و به اتمام رسیدن فرایند یک انتقال و معامله را مبرهن نمی سازد و در فرض پذیرش معامله، خواهان توان معامله نسبت به سهم خویش را داشته که در مانحن فیه چنین نمی باشد و مضافا اینکه در جهت رد ادعای وکیل محترم خوانده که قرارداد را مبتنی بر صلح و در راستای سازش قلمداد نموده است باید عنوان نمود که، صرف نظر از عدم انتساب قرارداد موصوف به عقد از حیث عنوان و ارکان، که عقد صلح منصرف به اشخاصی بوده که تنازع موجود یا احتمالی آینده را در امور مرتبط به خود به صلح برگزار نمایند در حالی که در دعوی حاضر خوانده که احد از طرفین قرارداد بوده ذی مدخل در انعقاد عقد صلح تلقی نشده و علی هذا با عنایت به مراتب فوق و لحاظ اظهارات طرفین و خواسته خواهان که خواستار تایید فسخ قرارداد مورخ 1399/04/06 شده باید بیان نمود که اولین رکن در ارکان دعوی قراردادی که طرفین در صدد پایان بخشیدن به اعتبار حقوقی آن به واسطه فسخ و ... می باشند، عبارت است از احراز وقوع و انعقاد قراردادی معتبر فی مابین طرفین آن، که بنا به مراتب وصف شده از منظر این دادگاه انعقاد قراردادی معتبر از حیث ایجاد و استقرار محرز نمی باشد تا بتوان بر آن آثار حقوقی بعدی را بار نمود و بدین لحاظ با عنایت به اینکه رکن اول رسیدگی به خواسته خواهان نزد این دادگاه محرز نمی باشد النهایه دادگاه مستندا به مواد 190، 214 ، 348 ، 581 ، 583 و 752 از قانون مدنی و ماده 2 از قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید. قرار صادره ظرف مدت 20 روز پس از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان گیلان می باشد.
حامد مهاجر - دادرس شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شهرستان ماسال


مطالب مرتبط

شیخ مرتضی انصاری کیست ؟

قانون آئین دادرسی مدنی مصوب 1379

اعمال حق فسخ در خیار غبن

اقاله یا فسخ یا انفساخ قرارداد و اثر آن بر قرارداد ثانوی

نحوه الزام به فک رهن چیست و چگونه انجام می شود ؟

تاثیر واگذاری چک به ثالث بر شرط فاسخ